دخترک نابینایی که یک دوست پسر داشت
همیشه میگفت :
اگه من میتونستم ببینم ... اگه چشم داشتم ... هرگز تو رو ترک نمی کردم ...
و پسرک خوشحال بود ...
یه روز ، یه نفر پیدا شد و چشمهاشو به دخترک داد ...
... ...............و دخترک بینا شد ...
پسرک رو دید که او هم نابینا بود ...
کمی فکر کرد و گفت :
من نمیتونم با یک فرد نابینا دوست باشم ... پس خداحافظ ... من باید بروم ...
پسرک لبخند تلخی زد و آهسته گفت :
برو ... به سلامت ... اما ...
مواظب چشمان من باش!!

لاک غلط گیر را برمی دارم و "تو" را از تمام خاطراتم پاک می کنم . . .
" تــــــــــــو "
غلط اضافیِ زندگیم بودی , شک نکن !!

زمان هیـج دردی را دوآ نکــرد..
این من بودم
که به مــرور زمـان عـادت کردم..
و بـا این هـمه،
چه اجبـار سخـتی اســت،خــنده ...
و بـاور کنیــد که مـن خوشحـالــم!

چه حس خوبیه بغض خفت کنه اما نتونی گریه کنی...
چه حس خوبیه درد بکشی اما آخ نگی...
چه حس خوبیه از دلتنگی جون بدی اما نتونی ببینیش..
چه حس خوبیه گوشه اتاق بشینی و تا صبح به عکسش
نگاه کنی تا شاید خوابشو ببینی...
چه حس خوبیه به خدا التماس کنی که بذاره یه امشب اون
تو خوابت بیاد و به این امید چشاتو رو هم بذاری...
چه حس خوبیه هر روز صبح که بیدار می شی عکسشو
ببوسی و بگی عزیزم مواظب خودت باش من نفسم به تو
بستس ...چه حس خوبیه روزی صد دفعه با عکسش حرف
بزنی در صورتی که اون صداتو نمی شنوه...

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم.. تنهائی را
دوست دارم چون نیست بی وفا . تنهائی را دوست دارم
چون تجربه اش کرده ام.. تنهائی رادوست دارم چون عشق
دروغین درآن نیست.
تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست.. تنهائی
رادوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم
گریست وهیچ کس اشکهایم را نمیبیند.. اما از روزی که
تو رادیدیم نوشتم.. ازتنهائی بیزارم چون تنهائی یاد
آور لحظات تلخ بی تو مردنم است


هیـــــچ گاه"
به خاطـــــر "هیـــــچ کـــــس"
دســـــت از "ارزشــــهایت" نکـــــش...
چــــون ....
زمانــــی که اون فـــــــرد از تــــو دســـــت بکشــــد،
تــــو مــــی مانـــی و یـــک .....


شادی سبدی از عشق است كه با آن می توان به روح دست پیدا كرد...
بدون شك یك قلب شاد، نتیجه ی قلبی است كه از عشق برافروخته است

وقتی کسی رو واقعاً دوست داشته باشی ؛
فاصله ، سن , قد، و وزن فقط و فقط یه عدد لعنتیه ... !

تنهایی رسم لامروتی ست
تخت های یکنفره یعنی؛ تنهایی
تخت های دونفره یعنی؛ دو بار تنهایی !


مــَن خــوشـبـَخــتــَم!
وَ ایـــن یــَعنــے
خــُدایــے دارَم ڪـﮧ بــﮧ وَقــتـش دامَنــے مـے پــوشــَد قــَدر تــَمــامــ دلــتـَنـگــے ـهایــَم
وَ لــَحـظــﮧ اے دیــگـــَر
ســیـنـه اے دارَد اَمــن وَ مــَردانــِﮧ!

تـنـهـا چـيـزي کـه در دنـيـا بـه تـوافـق نـيـازي نـدارد "دوست داشتـن" است...


همهٔ رابطهها با جملهٔ "تو با بقیه فرق داری " شروع میشه
و به جمله " تو هم مثل بقیه ای" ختم میشه...!


بسیار انــدک هستـــند تعداد آدم هــــایـــی که مــــی تــــوانـــی بــا آنـــها خــودِ خودت بـــاشـــی ...



نظرات شما عزیزان:
برچسبها: در کنار دیگریست !,